-
جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۰:۲۰ ب.ظ
-
۱۱۹۴
آن بالا که بودم، فقط سه پیشنهاد بود.
اول گفتند زنی از اهالی جورجیا همسرم باشد. خوشگل و پولدار.
قرار بود خانه ای در سواحل فلوریدا داشته باشیم. با یک کوروت کروکی جگری.
تنها اشکال اش این بود که زنم در چهل و سه سالگی سرطان سینه میگرفت.
قبول نکردم. راست اش تحمل اش را نداشتم.
بعد موقعیت دیگری پیشنهاد کردند :
پاریس خودم هنرپیشه می شدم و زنم مدل لباس.
قرار بود دو دختر دو قلو داشته باشیم.
اما وقتی گفتند یکی از آنها نه سالگی در تصادفی کشته میشود، گفتم حرف اش را هم نزنید.
بعد قرار شد کلودیا زنم باشد، با دو پسر.
قرار شد توی محله های پایین شهر ناپل زندگی کنیم؛ توی دخمه ای عینهو قبر.
اما کسی تصادف نکند. کسی سرطان نگیرد.
قبول کردم.
حالا کلودیا- همین که کنارم ایستاده است - مدام می گوید:
خانه نور کافی ندارد، بچه ها کفش و لباس ندارند، یخچال خالی است.
اما من اهمیتی نمیدهم. می دانم اوضاع می توانست بدتر از این هم باشد.
با سرطان و تصادف.
کلودیا اما این چیزها را نمی داند. بچه ها هم نمی دانند.
پرسه در حوالی زندگی، روایت مصطفی مستور، انتخاب عکس کیارنگ علایی
عکس از مارسین گورسکی- Marcin Goroski- از لهستان - صفحه 7همین کتاب.
-
جمعه, ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۰۲:۱۷ ب.ظ
-
۱۵۸۳
عباس آخوندی، متولد 1336 است. دارای مدرک کارشناسی ارشد مهندسی راه و ساختمان از دانشگاه تهران و دکترای اقتصاد سیاسی از کالج رویال هالووی لندن است. او هم اکنون عضو هیات علمی دانشکده مطالعات جهان دانشگاه تهران است. از سال 1388 عضو شورای رقابت است. چندین دوره سابقه عضویت در شورای مرکزی نظام مهندسی را داراست. وی وزیر اسبق مسکن و شهرسازی، قائم مقام مدیرعامل صدا و سیما و معاونت سیاسی و اجتماعی وزارت کشور را نیز در کارنامه خود دارد.
آخوندی، عباس - بخش اول: ارزیابی بازار اندیشههای انتخاباتی
جور دیگری نیز می توان به انتخابات نگاه کرد. انتخابات یک قرار داد اجتماعی برای حکمروایی بر کشور در یک مدت چهارساله است. در این قرارداد نوعی داد و ستد برنامه و اندیشهی نامزدها از یک سوی و رای شهروندان از سوی دیگر صورت میگیرد. همانقدر که نامزدها در عرضهی اندیشهی خود به مردم تلاش میکنند، شهروندان حق دارند با رای خود میزان دسترسی به خواستههایشان را در زندگی اجتماعی حداکثر سازند. رای شهروندان بزرگترین سرمایه انان در این مبادله است. در این سری از یادداشتها من در جایگاه یک شهروند دارای حقوق اساسی شناخته شده بر اساس قانون اساسی با نامزدها سخن میگویم. من یک رای دارم و آن را به کسی که میدهم که حد اقل به دو شرط پایبند باشد. یکم، برابری طرفین قرارداد. به زبان ساده، هویت من به عنوان یک شهروند در این قرارداد، با نامزدها همارز است. دوم، نامزدها باید خواستههای مرا با رعایت انصاف نسبت به طرف قرادداد با کمترین هزینه مادی و اجتماعی و سالمترین وجه تامین نمایند. قانون اساسی، قانون انتخابات و سایر قوانین قاعدتا تضمینکنندهی رقابت منصفانه در این دادوستد اجتماعی است. اخلاق عمومی و انصاف حکم میکند که اطلاعات بهصورت شفاف و برابر در این بازار به چرخش درآید. از همینرو، من رویکردم را از طریق رسانههای عمومی به اطلاع تمام شهروندان و نامزدها میرسانم. همهی شهروندان میتوانند همین کار را انجام دهند و رویکرد خود را بیان کنند. بدینترتیب ما شهروندان میتوانیم یک گفتگوی اجتماعی خلاق را سامان دهیم، بر انتخابات اثر مثبت بگذاریم و امید اجتماعی را در جامعهمان گسترش دهیم. برای شروع کار، در گام یکم، ارزیابی خودم را از چشماندازهایی که تاکنون از سوی نامزدها عرضه شدهاند بیان میدارم. در گامهای بعدی خواستههای خود را اعلام خواهم کرد. قاعدتا نامزدی موفق خواهد شد که از خواست و مطلوبیت نهایی شهروندان اطلاع کاملتری داشته باشد، و برنامهی کارآتری برای پیاده سازی آنها داشته باشد.
تحلیل شرایط بازار
امروزها با گرم شدن تدریجی تنور انتخابات، بازارهای مختلفی از اندیشهها در حال شکلگیری است. بر اساس اطلاعاتی که تا این تاریخ عرضهکنندگان آرا به بازار ارائه کردهاند، عدهای از رأیدهندگان احتمالا همانند من در صدد ارزیابی بازار اندیشههای عرضهشده هستند.
-
سه شنبه, ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۲:۱۸ ب.ظ
-
۱۲۰۲
سگی 6 ساعت بالای سر همسر مرده اش ماند به این امید که از جا برخیزد!
پس از این که ماشینی، در یکی از شهرهای چین، سگ ماده ای را زیر گرفت، همسرش از او مراقبت کرد و بوییدش بلکه از جا برخیزد؛ گویی دل او چیزی را که به چشم سر دیده بود، پذیرا نمی شد. او تا 6 ساعت حاضر نشد سگ ماده را رها کند.
شیائو وو، که در آن خیابان قصابی دارد، می گوید: "او تمام روز را در آنجا ماند و تلاش می کرد تا او را از خواب بیدار کند و بسیار وی را می بویید و لمس می کرد و گاه در آغوشش می گرفت و گونه هایش تر می شد!
-
يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۵۰ ب.ظ
-
۱۱۸۶
باز هم خانه تاریخی دیگری در سوکت سازمان میراث فرهنگی و با چراغ سبز شهرداری اصفهان، به بهانه واهی ایجاد فضای سبز در حال تخریب است.
این خانه بازمانده از دوره قاجار، در ابتدای خیابان ابن سینای اصفهان در چند قدمی میدان شهدا واقع شده و شهرداری منطقه 3 اصفهان مسئولیت هرگونه تخریب غیرمجاز و ساخت و ساز در این منطقه شهری را بر عهده دارد. در سال های اخیر بارها شاهد تخریب غیرمجاز خانه های تاریخی در این منطقه شهری اصفهان که دارای بافت تاریخی ارزشمندی نیز هست، بوده ایم.
امیدواریم از این پس با آگاهی رسانی به موقع و توجه مسئولان و نهادهای شهری شاهد چنین رویدادهای تلخی نباشیم. در این گزارش، تصاویری از خانه را چهارماه پیشو چند روز پس از آغاز روند تخریب می توانید ببینید:
-
يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۳۹۲، ۱۱:۳۵ ب.ظ
-
۱۲۸۰
اصفهان به معماریاش شناختهمیشود. این بسیار زیباست که ایرانیها میگویند اگر از اصفهان دیدن کنید گویی نصف جهان را دیدهاید، و همچنین اصفهان برای قالیهایش به سبکهای کهن ایرانی، مشهور است.
اما در لهستان، این شهر به خاطر موضوع دیگری نیز شناخته میشود: «اصفهان، شهر کودکان لهستانی»1
در ماه ژوئن سال 2008 میلادی، شرکت خدمات پست لهستان، تمبری را منتشر نمود و دلایل انتشارش را چنین توضیح داد: این تمبر یک پسربچه را نشان میدهد در حالی که لباس نظامی بر تن دارد و پشت سر او یک قالی اصفهان مزین به نشان عقاب لهستانی، آویزان است و در کنار تصویر این پسربچه، نام مستعار این شهر در زبان لهستانی به چشم میخورد: «اصفهان: شهر کودکان لهستانی»
این تمبر یادبود، یادآور دو رویداد است: