-
سه شنبه, ۱۵ بهمن ۱۳۹۲، ۱۱:۳۲ ب.ظ
-
۱۹۱۲
در نوشته پیشین به برخی از علل شکست شرکتهای (نوبنیاد) پرداخته شد. من همانگونه که در گذشته نیز اصرار داشتهام، سرمنشاء تمامی خطاها را “من ِ” نافرمان و ناآگاه آدمی میدانم. در همین راستا عوامل دیگری که به عنوان عوامل شکست سازمانها بر شمرده خواهد شد، همه یک ریشه مشترک دارند و آن نیز خودخواهی ناآگاه افراد است.
- اختلافهای مالی:
یکی از شایعترین مواردی که باعث اختلاف بین شرکا و در نتیجه اضمحلال شرکت میشود، اختلافهای مالی است. قضیه از آنجا شروع میشود که یک و یا چند تن از شرکا احساس میکنند که ما به ازای زحمتی که میکشند، دریافتی ندارند. گاه موضوع به شکل دیگری است که برخی از شرکا به شکل رندانه و طرف خود کشانه سعی میکنند که تصمیمهای شرکت به نحوی اتخاذ شود که متضمن نفع مالی ِ انحصاری آنها باشد. نکته مغفول قضیه اینجاست که من با این برخورد باعث از بین رفتن شرکتی میشوم که حالا آن منافع اولیه را نیز برایم نخواهد داشت. در مثال “چای کیسهای” نوشته گذشته، اگر فرد میزبان، میتوانست از ۱۰۰ تومان منافع شخصی گذشت کند، به یقین منافع چند ده میلیون تومانی میتوانست در انتظارخودش و دیگران باشد. مسئله به طور دقیق همینجاست؛ اگر شما به فرض از دههزار تومان منافع شخصی (هر چند حق شما نیز باشد و دیگران آن را نمیدانند و نمیفهمند) گذشت کنید، منافع بیشتری که جبران ضررهای گذشته نیز میباشد، در انتظارتان خواهد بود و اگر بخواهید بر سر منافع شخصی به جنگ و جدل بپردازید، هیچ چیز باقی نمیماند.
در اینجا فقط یک خط قرمز وجود دارد که بسیار بسیار ظریف است و باید با دقت به آن نگریسته شود.