Shoma5

شبکه مهندسان ساختمان ایران

روانشناسی سازمانی

  • ۱۲۴۹

 

مرگ سازمان

سازمانها هم مثل انسانها گاهی مریض می شوند، بستری می شوند و می میرند.

مرگ سازمان زمانی فرا می رسد که هدف سازمان گم شده باشد .

سرمایه گذاری روی دانایی

سازمانی که برای دانایی افراد سرمایه گذاری می کند، میوه کار آیی را می چیند،  و سازمانی که برای دانایی افراد سرمایه گذاری نکند چندین برابر بیشتر، هزینه خطا و اشتباه افراد خود را پرداخت خواهد کرد .

به جای مشتری

روزی مدیر سازمانی از کارکنان خود خواست که یک دقیقه خود را به جای ارباب رجوع تصورکنند، قدری سکوت حاکم شد و بعد از یک دقیقه اتفاق جالبی افتاد. کارکنان دقیقا احساس یک ارباب رجوع را پیداکرده بودند. بعد از چند روزی، چیدمان میز ها، طرز برخورد با مشتریان و در نهایت شیوه ی عملکرد کارکنان عوض شد .

ارزش کارمند

ارزش یک کارمند را موقعیت و پست سازمانی او مشخص نمی کند، بلکه ارزش هرکارمندی وابسته به میزان رضایتی است که در مشتری ایجاد می کند چون رضایت خالق نیز با رضایت مخلوق به دست می آید .

دو ساعت

فرق است بین کارمندی که ارباب رجوع را دو ساعت در سازمان سرگردان می کند، با کارمندی که با یک راهنمایی کوچک کار دو ساعت ارباب رجوع را به ده دقیقه تقلیل می دهد.

راز نشاط

پرسیدم : چگونه است که با وجود بیست سال سابقه کار هنوز نشاط اولیه ی کار را در خودت حفظ کرده ای؟ لبخندی زد و گفت: هر روز چیز تازه ای را یاد گرفتم، در محیط کار اجازه گلایه و ناله از زندگی را به خود ندادم، خنده را روی لبانم نگه داشتم و ارباب رجوع را مهمانی دانستم که حبیب خداست و در حل مشکلات او کوشا بودم .

سه چراغ

وارد اداره ای شدم و چیز جالبی دیدم که تاکنون برای من سابقه نداشت و آن کارتهای رنگی بود که روی سینه کارکنان چسبیده شده بود، کارت ها به رنگهای سبز، زرد و قرمز بودند. از کارمندی پرسیدم: منظور شما از نصب این کارت های رنگی برروی سینه چیست؟ گفت : هرکارتی نشانه ی وضعیت روحی طرف مقابل است. اگر از کارت سبز استفاده کرد یعنی وضعیت روحی من خوب است و می توانی با من شوخی بکنی، اگر کارت زرد بر روی سینه داشت یعنی مواظب باش! و کارت قرمز روی سینه یعنی شوخی ممنوع، امروز حوصله ندارم .

یادداشت

از کارمندی پرسیدم: بهترین روش برای مدیریت زمان چیست؟

گفت : یادداشت برداری و نوشتن اولویت های کاری بطور روزانه. من هر روز صبح شش کار اولویت دارخودم را یادداشت می کنم و هرشب آنها را کنترل می کنم تا ببینم چه تعداد از کارهایم انجام گرفته است .

نقش های متفاوت

هر کارمندی نقش های زیادی درجامعه ایفا می کند. نقش یک پدر درخانه، نقش یک شوهر در خانواده، نقش یک کارمند درسازمان، نقش یک شهروند در شهر، نقش یک فرزند برای پدر و مادر، نقش یک مخلوق برای خالق. وقتی انسان رمز بندگی را پیدا کرد او پدر، شوهر، کارمند، شهروند، فرزند و در نهایت بنده ی خوبی برای خالق خواهد بود .

ارتقای شغلی

قانون ارتقای شغلی این است: ابتدا توانمندی و شایستگی داشت پست و سمت بالا را بدست آوری و سپس از پله های ترقی نردبان بالا روی. و فقط به خاطر بسپار که در آخر، نردبان را نیز نیندازی؛شاید کسی هم مثل تو خواست خودش را بالا بکشد.

فکر

در سازمانی که همه افراد آن سازمان یک جور فکر می کنند، درحقیقت هیچ کس فکر نمی کند. سازمانهایی که به اندازه ی افراد خود فکر دارند بیشتر از مسائل خود نیز راه حل دارند .

عشق به کار

سازمانی که افراد در آن بخاطر ترس از تنبیه کارمی کنند، شبیه اردوگاه است .

سازمانی که افراد به خاطر پول کار می کنند، شبیه میدان داد و ستد است .

سازمانی که افراد بخاطر عشق کارمی کنند، شبیه یک باغ بهشتی است .

پرسش های خوب

بهترین سازمانها، آن هایی هستند که افراد را تشویق به پرسیدن سوالات جدید می کنند. بدترین سازمانها آنهایی هستند که جواب های پنجاه سال پیش را درحل مسائل جدید امتحان می کنند.

تیم فوتبال

هر سازمانی بی شباهت به تیم فوتبال نیست: همه افراد می دوند تاسازمان گل بزند. مهم نیست این گل را چه کسی زده است؛ مهم این است که افراد خودشان باشند، ولی از استراتژی تیمی تبعیت کنند. مدیر همان مربی خارج از میدان است که فقط تیم را هدایت و رهبری می کند نه اینکه خودش در میدان بازی کند.

سازمان ثروتمند

تنها دارایی یک سازمان، کارمندان با روحیه، شجاع، منظم، مبتکر، ریسک پذیر و عاشق کاراست. سازمانی که کارمندانی با مشخصات بالا را داراست، " سازمان ثروتمندی" است؛ اگر چه تشکیلات و تجهیزات چندانی هم نداشته باشد .

سازمان فقیر

سازمانی که افراد آن برای بهبود آن سازمان و بهتر شدن خدمات در آنجا تخیل و آرزویی ندارند جزو فقیرترین سازمانهاست .

تبسم

تبسم یک کارمند به روی ارباب رجوع خرجی ندارد ولی اثر دارد. اگر باور ندارید، وقتی به عنوان مشتری به جاهای مختلف مراجعه می کنید ببینید چقدر قیافه ی طرف مقابل در رفتار شما تاثیرخواهد داشت .

انواع سازمانها

پرسیدم : سازمان چندحالت دارد؟

گفت : سه حالت: جامد ، مایع و گاز.

گفتم : مشخصات هرحالت کدام است ؟ گفت :

سازمانهایی که به شکل جامد هستند تغییر نمی کنند، همیشه ثابت هستند، سریع می میرند.

سازمانهایی که شبیه مایع هستند، شکل ظرف مشتری را به خود می گیرند و مشتری مدار هستند.

سازمانهای گازی شکل، در دنیای اینترنت به صورت مجازی تشکیل می شوند؛ بدون اینکه به شکل خاصی و در مکان خاصی باشند.

 

سیستم کنترل داخلی در شرکتها

  • ۲۲۳۵

واحدهای اقتصادی هم از لحاظ اندازه و هم از لحاظ پیچیدگی فعالیت چنان رشد می کنند که کنترل مستقیم و انفرادی آنها ناممکن می شود. از این رو کنترل های داخلی برای اعمال مدیریت و سرپرستی در راستای برنامه های استراتژیک ضروری است .

واحد های اقتصادی دارای الزامات قانونی می باشند که باید به آنها عمل شود. از این رو باید کنترل های داخلی لازم را برای شناسایی و کنترل میزان رعایت این گونه الزامات قانونی برقرار نمایند.

نوع فایل: پاورپوینت

حجم فایل: 2 مگابایت

دانلود: 

منبع: http://www.accfile.com

مدیریت موجودی کالا تحت اکسل

  • ۲۲۶۵

از جمله قابلیت این برنامه می توان به موارد زیر اشاره کرد:

تعریف موجودی کالا

تعریف مشتریان

تعریف فروشندگان

ثبت فاکتور فروش

ثبت فاکتور خرید

ثبت کاردکس موجودی کالا

ثبت چک دریافتنی و پرداختنی

لیست موجودی کالا و…

برنامه مورد نیاز برای استفاده از این برنامه Microsoft Office Excel 2007 میباشد.

دانلود: 

منبع: http://www.accfile.com

راهنمای گسترده مدیریت پروژه PMBOK 2012

  • ۱۹۵۱

گروه آموزش و تحقیقات دتما

 تهران، خیابان فاطمی، خیابان ششم، نبش کوچه خجسته، شماره یک، طبقه چهارم

 تلفن:  2-88614460 (021)                          فکس:   88614459 (021)

                     

Webwww.detma.ir                                                                                   Emailedu@detma.ir

دستورالعمل تنخواه گردان و تنخواه داری

  • ۲۰۳۷

منبع: http://www.accfile.com

دانلود فایل: 

مرغابی یا عقاب؟

  • ۱۴۸۵

وقتی به نیویورک سفر کنید، جالب ترین بخش سفر هنگامی است که پس از خروج از فرودگاه، قصد گرفتن یک تاکسی را داشته باشید.

اگر یک تاکسی برای رسیدن به مقصد بیابید شانس به شما روی آورده است؛ اگر راننده ی تاکسی شهر را بشناسد و از نشانی شما سر در آورد با اقبال دیگری روبرو شده اید؛ اگر زبان راننده را بدانید و بتوانید با او سخن بگویید بخت یارتان است؛ و اگر راننده عصبانی نباشد، با حسن اتفاق دیگری مواجه هستید.

خلاصه برای رسیدن به مقصد باید از موانع متعددی بگذرید.هاروی مک کیمی می گوید:
روزی پس از خروج از فرودگاه، به انتظار تاکسی ایستاده بودم که راننده ای با پیراهن سفید و تمیز و پاپیون سیاه از اتومبیلش بیرون پرید، خود را به من رساند و پس از سلام و معرفی خود گفت: «لطفاً چمدان خود را در صندوق عقب بگذارید.» سپس کارت کوچکی را به من داد و گفت:
«لطفاً به عبارتی که رسالت مرا تعریف می کند توجه کنید.»
بر روی کارت نوشته شده بود:
در کوتاه ترین مدت، با کمترین هزینه، مطمئن ترین راه ممکن و در محیطی دوستانه شما را به مقصد می رسانم.
بسیار شگفت زده شدم
راننده در را گشود و من سوار اتومبیل بسیار آراسته ای شدم. پس از آن که راننده پشت فرمان قرار گرفت، رو به من کرد و گفت:
«پیش از حرکت، قهوه میل دارید؟ در اینجا یک فلاسک قهوه معمولی و یک فلاسک قهوه رژیمی هست.»
گفتم:
«نه، قهوه میل ندارم، اما با نوشابه موافقم». راننده پرسید:
«در یخدان هم نوشابه دارم و هم آب میوه، کدام را میل دارید؟»
و سپس با دادن مقداری آب میوه به من، حرکت کرد و گفت:
«اگر میل به مطالعه دارید مجلات تایم، ورزش و تصویر و آمریکای امروز در اختیار شما است.» آنگاه، بار دیگر کارت کوچک دیگری در اختیارم گذاشت و گفت:
«این فهرست ایستگاه های رادیویی است که می توانید از آنها استفاده کنید. ضمناً من می توانم درباره بناهای دیدنی و تاریخی و اخبار محلی شهر نیویورک اطلاعاتی به شما بدهم وگر نه می توانم سکوت کنم. در هر صورت من در خدمت شما هستم.
از او پرسیدم:
«چند سال است که به این شیوه کار می کنی؟» پاسخ داد:
« 2 سال.»
پرسیدم:
«چند سال است که به این کار مشغولی؟»
جواب داد:
«7 سال.»
پرسیدم 5 سال اول را چگونه کار می کردی؟» گفت:
«از همه چیز و همه کس، از اتوبوس ها و تاکسی های زیادی که همیشه راه را بند می آورند، و از دستمزدی که نوید زندگی بهتری را به همراه نداشت می نالیدم.
روزی در اتومبیلم نشسته بودم و به رادیو گوش می دادم که وین دایر شروع به سخنرانی کرد.

مضمون حرفش این بود که:

مانند مرغابی ها که مدام وک وک می کنند، غرغر نکنید، به خود آیید و چون عقاب ها اوج گیرید.
پس از شنیدن آن گفتار رادیویی به پیرامون خود نگریستم و صحنه هایی را دیدم که تا آن زمان گویی چشمانم را بر آنها بسته بودم. تاکسی های کثیفی که رانندگانش مدام غرولند می کردند، هیچگاه شاد و سرخوش نبودند و با مسافرانشان برخورد مناسبی نداشتند.
سخنان وین دایر، بر من چنان تاثیری گذاشت که تصمیم گرفتم تجدید نظری کلی در دیدگاه ها و باورهایم به وجود آورم.
پرسیدم:
«چه تفاوتی در زندگی تو حاصل شد؟»
گفت:
«سال اول، درآمدم دو برابر شد و سال گذشته به چهار برابر رسید.»
نکته ای که مرا به تعجب واداشت این بود که در یکی دو سال گذشته، این داستان را حداقل با 30 راننده تاکسی در میان گذاشتم؛ اما فقط 2 نفر از آنها به شنیدن آن رغبت نشان دادند و از آن استقبال کردند.
بقیه چون مرغابی ها، به انواع و اقسام عذر و بهانه ها متوسل شدند و به نحوی خود را متقاعد کردند که چنین شیوه ای را نمی توانند برگزینند.

علم بهتر است یا نفت؟

  • ۱۲۴۹

مقاله ای به قلم: توماس فریدمن

گاه و بی‌گاه از من می‌پرسند: «به جز کشور خودت ‌به کدام کشور دیگر علاقه داری؟» همیشه یک جواب داشته‌ام: تایوان و مردم می‌پرسند «تایوان؟ چرا تایوان؟» جواب خیلی ساده است. چون تایوان صخره‌ای لم‌ یزرع در دریایی پر از امواج توفانی و بدون منابع طبیعی برای زندگی کردن است. حتی برای ساخت و ساز باید از چین ، شن و ریگ وارد کند و با وجود همه اینها چهارمین ذخایر کلان مالی دنیا را در اختیار دارد. زیرا به جای کندن زمین و استخراج هر آنچه که بالا می‌آید، ‌تایوان ذهن و افکار 23 میلیون تایوانی را می‌کاود‌، استعدادشان را، انرژی‌‌شان را و هوش و ذکاوت شان را. چه زن و چه مرد.

همیشه به دوستانم در تایوان می‌گویم:‌ شما خوشبخت‌ترین مردم دنیا هستید، چطور اینقدر خوشبخت شده‌اید؟ ‌نه نفت دارید،‌ نه سنگ‌آهن، نه جنگل، ‌نه الماس،‌ نه طلا، ‌فقط مقدار کمی ذخایر ذغال سنگ و گاز طبیعی ‌و به خاطر همین هم است که فرهنگ تقویت مهارت‌هایتان را توسعه داده‌اید؛ کاری که امروزه ثابت شده با ارزش ترین و تنها منبع تجدیدپذیر واقعی در جهان است.

حداقل این برداشت شهودی من بود. اما ما در اینجا دلایلی نیز داریم که این موضوع را ثابت می‌کند.

تیمی از سوی «سازمان همکاری اقتصادی و توسعه» اخیرا مطالعه‌ای کوچک اما جالب انجام داده و رابطه بین عملکرد افراد در تست‌هایی به نام « برنامه بین‌المللی ارزیابی دانش‌آموزان» یا PISA (که هر دو سال مهارت‌های ریاضی، علوم و درک خواندن افراد 15 سال را در 65 کشور امتحان می‌کند) و درآمد کلی منابع طبیعی به عنوان G.D.P یا تولید ناخالص داخلی را برای هر کشور شرکت کننده مورد بررسی قرار داده است. اگر بخواهیم خیلی کوتاه توضیح دهیم اینگونه می‌شود که‌ ریاضی دانش آموزان دبیرستانی شما در مقایسه با مقدار نفت یا مقدار الماسی که استخراج می‌کنید چقدر خوب است؟‌

آندریاس شلیچر کسی که از طرف O.E.C.D بر تست‌های PISA نظارت می‌کند می‌گوید:‌ نتایج نشان داد که رابطه‌ای فوق‌العاده منفی بین پولی که کشورها از منابع طبیعی خود به دست می‌آورند و دانش و مهارت‌هایی که جمعیت دبیرستانی‌شان دارند،‌ وجود دارد. «این یک الگوی جهانی است که در همه 65 کشوری که در آخرین تست‌های ارزیابی PISA شرکت کرده‌اند وجود دارد» چیزی به اسم نفت و PISA با هم و در کنار هم وجود ندارد.

به گفته شلیچر،‌ در آخرین نتایج PISA معلوم شد که دانش‌آموزان کشورهای سنگاپور،‌ فنلاند،‌کره جنوبی،‌ هنگ کنگ و ژاپن با وجود بهره اندک از منابع طبیعی، نمرات PISA بالایی دارند. در حالی که با دارا بودن بیشترین مقدار درآمد نفتی، دانش آموزان قطر و قزاقستان کمترین نمرات PISA را به دست آوردند. (عربستان سعودی، کویت،‌ عمان،‌ الجزیره، بحرین و سوریه نمرات مشابه سال 2007 را در تست‌های بین‌المللی ریاضیات و مطالعات علمی به دست آوردند، این در حالی است که دانش آموزان لبنان، اردن و ترکیه- که باز هم جزء کشورهای خاورمیانه هستند، اما با منابع طبیعی کمتر- نمرات بهتری را به دست آوردند).

دانش‌آموزان کشورهای آمریکای لاتین که جزو کشورهای غنی و دارای منابع طبیعی زیاد محسوب می‌شوند،‌ مثل برزیل، مکزیک و آرژانتین در آخرین  تست PISA  نمرات ضعیفی به دست آوردند. در مورد آفریقا باید بگوییم که اصلا در این تست‌ها شرکت نداشت.
کانادا، ‌استرالیا ‌و نروژ، کشورهایی که باز هم دارای منابع طبیعی زیادی هستند، ‌نمرات خوبی در PISA کسب کردند؛که به گفته شلیچر بخش اعظم آن مربوط به این است که هر سه کشور سیاست‌های برنامه‌ریزی شده و سنجیده‌ای را در قبال ذخیره کردن و سرمایه‌گذاری درآمدهای حاصل از منابع طبیعی‌شان اتخاذ کرده‌اند.

همه این بررسی‌ها و نتایج به ما می‌گوید که اگر واقعاً می‌خواهید بدانید که یک کشور در قرن 21 چگونه عمل خواهد کرد،‌ منابع و معدن‌های طلای آن را به حساب نیاورید،‌ بلکه باید معلم‌های تأثیرگذارش را، ‌والدین آگاه و دانش‌آموزان متعهدش را مد نظر قرار دهید. شلیچر می‌گوید: نتایج یادگیری در مدارس امروز،‌ شاخصی از ثروت و فواید اجتماعی دیگری است که کشورها در درازمدت حاصل خواهند کرد.

اقتصاددانان خیلی وقت است که در مورد «بیماری هلندی» صحبت می‌کنند. این امر زمانی به وقوع می‌پیوندد که کشوری آنقدر متکی به صادرات منابع طبیعی خود باشد که ارزش پول رایج آن به شدت بالا رفته و در نتیجه تولید داخلی آن به دلیل وجود سیلی از واردات تحت تأثیر قرار گرفته و نابود می‌شود و در این حالت قیمت کالاهای صادراتی پیوسته بالا می‌رود. چیزی که تیم PISA نشان می‌دهد یک بیماری مرتبط با آن است: جامعه‌هایی که به منابع طبیعی خود بیش از حد وابسته شده‌اند، مستعد پرورش والدین و جوانانی هستند که بخشی از غرایز،‌ عادات و محرک‌هایشان را برای انجام دادن تکالیف و تقویت مهارت‌هایشان از دست داده‌اند.

در مقایسه به گفته شلیچر: «در کشورهایی با منابع طبیعی اندک – فنلاند، سنگاپور یا ژاپن- تحصیلات،‌ نتایج و شان و مقام بالاتری دارد؛ حداقل تا حدی. زیرا در کل عموم مردم فهمیده‌اند که کشور باید با دانش و مهارت مردمش به پیش رود و این موضوع با کیفیت تحصیلات و سیستم آموزشی مرتبط است. والدین و فرزندان در این کشورها می‌دانند که این مهارت‌ها و توانایی‌های بچه‌ها هستند که شانس‌های آنها را رقم می‌زنند و هیچ چیز دیگری نمی‌تواند آنها را نجات دهد. بنابراین فرهنگ و سیستم آموزش کاملی را بنا می‌نهند». یا همانطور که دوست هندی- آمریکایی من کی. آر. سریدهار، موسس شرکت سوخت باتری بلوم انرژی می‌گوید:

«وقتی منابع ندارید، مبتکر می‌شوید.» به خاطر همین است که کشورهای خارجی با بیشترین تعداد کمپانی در لیست نزدک، چین، هنگ کنگ، تایوان، هند،‌ کره جنوبی و سنگاپور هستند. هیچ کدام از این کشورها از منابع طبیعی برای پیشبرد اهداف خود بهره نمی‌برند.
اما این مطالعات پیام مهمی هم برای جهان صنعتی در بر دارد. مطمئناً در یک رکود اقتصادی دیرگذر، برای «انگیزه» جایگاهی وجود دارد. اما، شلیچر می‌گوید «تنها راه معقول این است که مسیر خود را از طریق فراهم نمودن دانش و مهارت برای افراد بیشتری، به منظور رقابت، همکاری و ارتباط برقرارکردن در راستای پیشرفت کشور، هموار نماییم.» به گفته شلیچر، به طور خلاصه در اقتصادهای قرن بیست و یکم دانش و مهارت تبدیل به پول رایج جهانی ‌شده است، ‌اما هیچ بانک مرکزی که این پول را چاپ کند وجود ندارد. هر کس مجبور است که خود تصمیم بگیرد چقدر پول چاپ خواهد کرد. مسلماً داشتن نفت، ‌گاز و الماس خیلی خوب است. با وجود آنها فرصت‌های شغلی زیادی به وجود می‌آید، اما در دراز مدت جامعه را ضعیف خواهند کرد؛ مگر اینکه برای ساختن مدارس و ایجاد فرهنگ یادگیری همیشگی استفاده شود.

 شلیچر می‌گوید: ‌

 چیزی که شما را همواره به سمت جلو می‌راند و باعث پیشرفت شما می‌شود چیزی است که خودتان آن را ساخته‌اید.

 

چند وبسایت حرفه ای برای مدیریت کارهای روزانه

  • ۱۹۸۲

کارهای زیادی در روز دارید که باید آن ها را انجام دهید؟
آیا پروژه هایی دارید که می بایست چند نفر با هم بر روی آن کار کنید؟
برای مدیریت کارهای روزانه خود به دنبال بهترین گزینه هستید؟

در اینجا تعدادی وبسایت حرفه ای برای مدیریت امور روزانه و شخصی معرفی می شوند که دیدن آنها خالی از لطف نیست؛ حداقلش این است که به شما ایده می دهد.

مدیریت پروژه های فردی و گروهی: azendoo.com

ایده ها و کارهای روزانه تان را عملی کنید: catch.com

کار هایتان را چگونه برنامه ریزی و انجام می دهید: do.com

محبوب ترین سرویس مدیریت کارهای روزانه: astrid.com

همه کارهایتان را مدیریت و برنامه ریزی کنید: trello.com

برای کارها و فعالیت های روزانه خود چقدر زمان می گذارید: atimelogger.com

زندگی تان را مدیریت کنید اما متفاوت (ویژه آندروید): any.do

 

شهروندی و آتش سوزی در مدرسه شین آباد

  • ۱۶۹۳

به قلم دکتر عباس آخوندی، 18/9/1391

سانحه آتش­سوزی در مدرسه شین­آباد پیرانشهر و سوختگی دخترکان معصوم یک کلاس درس در آن خاطر آحاد ملت ایران را آزرده کرده است. فارغ از جنبه­های احساسی و عاطفی موضوع که بسیار مهم است، این موضوع از جنبه حقوق شهروندی نیز قابل بررسی است. والدین محترم دانش­آموران حق دارند که از مسئولان سؤال کنند که چرا از فرزندان آنان مراقبت نشده و آنان گرفتار آتش شده­اند؟ ما شهروندان نیز ضمن همدردی با آنان حق داریم که از دلائل وقوع این سانحه و نحوه­ی نجات جان مصدومان آگاه شویم. جریان آزاد اطلاعات ایجاب می­کند که آحاد ملت ایران در جریان نحوه­ی برخورد با موضوع و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تکرار آن در سایر نقط کشور قرار گیرند.

خبر وقوع این آتش سوزی را در بسته خبری شبانگاهی چهارشنبه 15 آذر شبکه یک صدا و سیما دیدم. یکی از مسئولان امداد و نجات می­گفت که دو نفر از دانش­آموزان سرپایی درمان شده­اند، دو تن دیگر به درمانگاه مرکزی شهر پیرانشهر اعزام و 29 تا نیز به ارومیه اعزام شده­اند. اطلاق لفظ «تا» برای شمارش آسیب­دیدگان بر من گران آمد و با خود گفتم که چه آسان از این جان­های عزیز با لفظ «تا» یاد می­شود؛ گویی که از 29 شئ صدمه دیده خبر گفته می­شود. این قلم هیچ اصراری ندارد که در بکارگیری این الفاظ تعمدی وجود داشته­است. لیکن تکرار حوادثی که در چند مدت اخیر موجب صدمات جانی دانش­آموزان گشته و عبور آسان مسئولان ذیربط و رسانه­ها به ویژه رسانه ملی که وظیفه­ی ذاتی در ریشه­یابی وقایع و اطلاع­رسانی به افکار عمومی دارد، نشان از کاهش اهمیت جان شهروندان در جامعه ایران است.

به­هرروی، شهروندان ایرانی البته حق دارند که از ایمنی محیط آموزشی فرزندان خود اطمینان حاصل پیدا کنند و از مسئولان بخواهند که از پذیرش هرگونه ریسکی نسبت به جان عزیرانشان خودداری کنند. اولیا و انجمن اولیا و مربیان حق دارند که از آموزش دیدن مسئولان و معلمان مدارس در رویارویی با سوانح طبیعی و آتش آگاه شوند. در مورد این آتش­سوزی، والدین آسیب­دیدگان حق دارند بدانند که مراحل امداد به بهترین نحو و در کوتاه­ترین زمان صورت گرفته و اگر چنین نبوده حق دارند که از مسئولان در این ارتباط سؤال کنند. اولیای دانش­اموزان باید اطمینان حاصل کنند که بهترین سعی­ها برای درمان فرزندان آنان صورت گرفته است. آنان حق دارند بدانند که با قاصران و یا خاطیان احتمالی چگونه برخورد خواهد شد. آنان باید بتوانند نسبت به خسارات وارد آمده به انان و فرزاندانشان از دولت ادعای خسارت کنند.

ما شهروندان نیز عموما ضمن آنکه این دانش­آموزان را فرزندان خود می­دانیم، حق داریم که از جزئیات این حادثه مطلع شویم. ما باید مطمئن شویم که دیگر بار چنین حادثه­ای در کشور تکرار نخواهد شد. ما باید از کارایی نهادهای نظارتی و در راس آنها مجلس در نظارت بر اداره امور کشور و احقاق حقوق شهروندان اطمینان حاصل کنیم. ما حق داریم که از رسانه­های گروهی اعم از صدا وسیما و مطبوعات بخواهیم که ما را در جریان تفصیلی این حادثه، نحوه رسیدگی به آسیب­دیدگان و نحوه رفتار و برخورد با مدیران مسئول و ذیربط قرار دهند. ما حق داریم که از دولت بخواهیم که در این باره به تمام ملت ایران پاسخ دهد چرا که اینان فرزندان تمام ملت ایران بوده­اند و امکان تکرار آن برای فرزندان ما نیز وجود دارد.

خواسته­های فوق حقوق شهروندی است و مطالبه آن­ها عجیب و زیاده­خواهی نیست. لیکن گویا ما ملت ایران یا به حقوق­مان آگاه نیستیم و اینکه امیدی به پاسخ نداریم. شنبه شب گذشت با علاقه روبروی تلویزیون نشستم تا ببینم این رسانه چه خبری تازه­ای در این ارتباط در اختیار مخاطبان خود قرارمی­دهد؟ از قضا دیدم در شبکه 1 دو خبر از آموزش و پرورش داشت و از قضا با وزیر این وزارتخانه نیز مصاحبه داشت. لیکن یکی از خبرها در باره توزیع شیر رایگان در مدارس بود و دیگری در باره مشکل عدم پذیرش مدرک تحصیلات تکمیلی معلمانی که سابقا مدرک معادل کاردانی داشته­اند. صد البته اتفاقی در مدرسه شین­آباد رخ نداده بود. دیروز نیز اخبار موضوع را در رسانه­ها پی­گرفتم. مجلس وزیر را فراخوانده بود و از او سؤال کرده بود. پاسخ هم­چنانکه پیش­بینی می­شد، ارائه یک­سری توضیحات در باره مشکل بخاری ارج، جزئیات رفتار معلم و مسئولان مدرسه و عذرخواهی از سر اکراه و بدون پذیرش مسئولیت بود. گویی وزارتخانه هیج مسئولیتی در تهیه دستورالعمل­ها و استانداردهای ایمنی مدارس و حصول اطمینان از تجهیز آن­ها و آموزش معلمان و تمام عوامل درگیر در چنین موقعیت­هایی ندارد.

عده­ای از نمایندگان درخواست استعفای وزیر را داشتند. این­گونه درخواست­ها هرچند از سرِ صدق صورت می­گیرد، و پیش از این نیز در برابر حوادث مشابه صورت گرفته، لیکن هیچ­کدام به نتیجه نرسیده­اند. از این رو، تلقی عمومی از آن­ها یک نوع برخورد اسکاتی جهت فرونشاندن عواطف و احساسات شهروندان به­ویژه آسیب­دیدگان است. به هرروی، مجلس از منظر شهروندان، در بوته­ی آزمون صیانت از حقوق ملت است؛ چرا که نمایندگان بر اساس اصل شصت و هفتم قانون اساسی سوگند یاد می­کنند که حافظ حقوق ملت باشند. امید که مجلس شورای اسلامی به این برداشت عمومی که مجلس امکان حساب­کشی از دولت را ندارد؛ پس بهتر آنکه احترام خود را حفظ کند و چندان به موضوع نپردازد و صرفا در حد رفع تکلیف به تذکر چندتن از نمایندگان به مسئولان و ثبت در پرونده نمایندگی اکتفا کند، تن در ندهد. هم­چنین، افکارعمومی از رسانه­های عمومی و مطبوعات آزاد انتظار دارد تا با تشکیل کمپین و پرونده­ی ویژه، هر چند که کمتر مرسوم بوده است، تا حصول نتیجه موضوع را پی­گیری کند و مرتبا افکار عمومی را مطلع نگاه دارد. اینک من از خود سؤال می کنم پس شهروندان از کجا باید شروع کنند؟ شاید از طرح همین­گونه سؤال­ها در رسانه­های گروهی.

منبع: دنیای اقتصاد، 22/9/1391  

    

یک سوم خانه‌های تاریخی اصفهان به ثبت رسیده است.

  • ۱۶۳۴

 

اصفهان – ایلنا: مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان گفت: در حال حاضر از ۷۰۰ خانه تاریخی این کلانشهر تنها ۲۰۰ خانه به ثبت سازمان میراث فرهنگی رسیده و ۵۰۰ خانه تاریخی دیگر همچنان بلاتکلیف مانده‌اند.

به گزارش ایلنا، حسین جعفری با تاکید بر اهمیت نگهداری خانه‌های تاریخی در شهر اصفهان افزود: منطقه ۳ با ۳۵۰ خانه بیشترین خانه‌های تاریخی را در خود جا داده، در منطقه ۵ و ۶ نیز ۱۳۸ خانه و منطقه یک حدود ۲۰۰ خانه شناسایی شده اما این خانه‌ها به روایت نقشه‌های شهری در مناطق ۱۴ گانه پراکنده‌اند که هر کدام ارزش خاصی دارند.

وی ویژگی این خانه‌ها را وسعت، باغچه‌های بزرگ و تالاری که به کل خانه اشراف دارد عنوان کرد و گفت: در طرح تفصیلی اصفهان، خانه‌های تاریخی مشخص شده‌اند و علاوه بر آن مشاوران سازمان نوسازی و بهسازی در پروژه‌های در دست انجام خانه‌های واجد شرایط را شناسایی می‌کنند و خانه‌هایی که قابلیت دارند مرمت می‌شوند زیرا امکان تخریب برای این مکان‌ها به دلیل تاریخی بودن وجود ندارد.

مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان درباره مراحل مرمت این بنا‌ها توضیح داد: نخست از وضعیت موجود ساختمان و میزان آسیب و تخریب اتفاق افتاده گزارشی تهیه می‌شود و بر طبق مستندات سال ساخت، تاریخ، دوره و سبک ساخت و سوابق تاریخی موجود استعلام می‌شود و مرمت صورت می‌گیرد.

جعفری ملاک تاریخی بودن خانه‌ها را سوابق تاریخی و آثار باقی مانده دانست و ادامه داد: بر اساس تمام ویژگی‌ها و همچنین شاخص بودن، خانه‌ها در اولویت مرمت قرار می‌گیرند.

وی با تاکید بر اینکه کاربری این خانه‌ها باید متناسب با مکان‌های تاریخی باشد تصریح کرد: در دوره‌های اخیر بیش از ۴۰ خانه با کاربری مناسب با تلاش شهرداری و با همکاری سازمان میراث فرهنگی و دانشگاه هنر مرمت شده و هم اکنون با کاربری فرهنگی و آموزشی در اختیار شهروندان قرار گرفته است.

مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان با اشاره به جذب سرمایه‌های بخش خصوصی در سال‌های اخیر به این بخش گفت: تعدادی از خانه‌ها پس از مرمت مورد استفاده این سرمایه گذاران قرار گرفته اما متاسفانه هنوز به دلیل نبود برنامه مناسب برای حفظ آن‌ها بسیاری از خانه‌ها که هویت تاریخ این شهر محسوب می‌شوند در حال تخریب و نابودی هستند.

جعفری با تاکید بر بالا بودن هزینه‌های مرمت این خانه‌ها گفت: شهرداری برای خریداری، مرمت و بازسازی ۲۰ خانه تاریخی بالغ بر ۱۰ میلیارد تومان هزینه پرداخت کرده اما این نهاد به تنهایی قادر به ادامه کار نیست و در برابر تقاضای مالکان برای فروش خانه‌های تاریخی، تنها می‌تواند متناسب با اعتبارات اقدام به خریداری کرده و پس از آن کاربری مناسبی برای آن مکان تعریف کنند.

وی با اشاره به با توافق شهرداری، شورای شهر، میراث فرهنگی و استانداری برای واگذاری امور به دستگاه‌های مختلف و جلوگیری از تخریب بیشتر این بناهای ارزشمند ادامه داد: بسیاری از دستگاه‌ها می‌توانند پس از مرمت با کاربری اداری در این خانه‌ها مشغول به فعالیت شوند و حتی خانه‌ها پس از خرید می‌تواند به صورت مسکونی مورد استفاده قرار گیرد و یا به صورت مجموعه‌های گردشگری و رستوران در اختیار شهروندان و مسافران قرار گیرد.

مدیرعامل سازمان نوسازی و بهسازی شهرداری اصفهان درباره تسهیلات در نظر گرفته شده برای مرمت این خانه‌ها گفت: افرادی که مایل به خرید این خانه‌ها می‌باشند با مراجعه به سازمان نوسازی می‌توانند شهرداری را در این امر یاری کرده و سازمان به تناسب وضعیت مالی پس از پیشنهاد، خانه مالک را در تمامی مراحل همراهی خواهد کرد.

عکس از سایت ایران نامه اقتباس شده است.