-
سه شنبه, ۶ فروردين ۱۳۹۲، ۱۲:۴۵ ب.ظ
-
۱۹۶۸
برای اینکه به اهمیت نقش ماهاتیر محمد و اندیشههایش برای اقتصادی همچون اقتصاد ایران پی ببریم، لازم است بدانیم که مالزی کشوری است با اکثریت مسلمان، کشوری که به شدت از تنوع قومی برخوردار است (با اقلیتهای قدرتمند چینی و هندی و اکثریت مالایی) و همچنین کشوری است نفت خیز (که البته بیشتر نفت تولیدی در این کشور به مصرف داخلی میرسد و صادرات اندکی دارد). اینها همه شاخصهایی است که شباهتهای این کشور را با کشور ما ایران نشان میدهد.
مضافا اینکه تا قبل از سال 1980 بیش از 50درصد مردمان این کشور زیر خط فقر قرار داشتند (در حالی که بنابر آمار رسمی دولت مالزی، هم اکنون کمتر از 4 درصد مردم زیر خط فقر هستند. البته خود ماهاتیر محمد معتقد است توانسته است فقر را از 70درصد به 4درصد برساند)، جالبتر از همه اینکه دولت متحدی به نام مالزی تا قبل از سال 1963 وجود نداشته و از این سال دولت در این کشور شکل میگیرد و ایالتهای گوناگون تحت یک حکومت مرکزی ملی قرار میگیرند.
برای شناخت کاری که ماهاتیر محمد انجام داده است، ابتدا با زبان آمار و ارقام شاخصهای اقتصاد مالزی در قبل و پس از دوران نخست وزیری ماهاتیر محمد را بررسی میکنیم و سپس به نقش اندیشهها و سیاستهای وی در پیشرفت مالزی اشاره خواهیم داشت.
از سال 1980 تا 2003 رشد اقتصادی مالزی بهطور متوسط حدود 10درصد بوده، در حالی که تورم به طور متوسط تک رقمی بوده است. هم چنین از سال 2000 تاکنون این کشور تورم متوسط کمتر از 3درصد را تجربه کرده و تولید ناخالص داخلی این کشور از 24 میلیارد دلار در 1980 به حدود 200 میلیارد دلار در سال 2005 رسیده است. همچنین صادرات این کشور از 14 میلیارد دلار در سال 1980 به 161 میلیارد دلار در سال 2005 رسیده و هم اکنون مازاد صادراتی بیش از 30 میلیارد دلاری دارد.
حال که پیشرفت چشمگیر مالزی مشخص شد و اهمیت ماهاتیر محمد و نقشی که او برای مالزی بازی کرده است، برای کشوری همچون ما روشن گردید، باید بدانیم که ماهاتیر چه کرد؟ و چگونه مالزی را از میان فقیرترین کشورهای آسیایی به یکی از کشورهای تازه صنعتی شده (New Nics) تبدیل نمود؟
برخی عقاید و گفته های ماهاتیر محمد اینگونه است :
- ما نتوانستیم کشور صنعتی شویم، چون مستعمره بودیم.
- بعدها "در کنار هم" در رقابت شرکت کردیم.
- ما کشوری فقیر با درآمد سرانه 300 دلار بودیم که با حفظ "ثبات سیاسی"، تولید ناخالص خود را از 12 میلیارد دلار به 230 میلیارد دلار رساندیم.
- ما در کنار حقوق اکثریت به حقوق گروههای کوچک هم توجه کردیم به طوری که مخل حقوق گروه اکثریت نشود.
- نتیجه آنکه سطح فقر از 32 به 4 درصد رسید.
- نه اینکه به هر قیمتی باید به توسعه رسید اما به هر حال باید قیمت آن را بپردازید.
- همانقدر که به فقرا رسیدگی می شود به ثروتمندان هم باید رسیدگی شود.
- ما معتقدیم سود بخش خصوصی از طریق مالیات به دولت نیز می رسد.
- دولت 28% از سود بخش خصوصی را به عنوان مالیات دریافت می کند.
- در عوض دولت هیچ سرمایه گذاری در زمینه ای که بخش خصوصی فعال است، نمی کند.
- یک دولت نمی تواند در کوتاه مدت کاری انجام دهد.
- گاهی برای اینکه سیاستهای خود را عملی کنید مدت زمان زیادی احتیاج دارید.
- وقتی رهبران سریع عوض می شوند ایده ها به همراه آنها فراموش می شود.
- ما می توانیم در مالزی فقط به فکر شکست همسایه ابرقدرتی مثل چین باشیم و همواره در حال جنگ باشیم، اما ما به خود می گوییم: "بهتر است از یک کیک که در حال ترقی و رشد است، لقمه ای اندازه خود برداریم نه کل کیک را که در آن بمانیم."
- ما به جای استراتژی جایگزینی واردات، استراتژی توسعه صادرات را پی گرفتیم و اجازه دادیم خارجیها با تکنولوژی خود، کشور ما را صنعتی کنند. در حالی که اگر خودمان میخواستیم هر یک از این تکنولوژیها را بسازیم، 30 تا 40 سال طول میکشید.
- قرار نیست تکنولوژی در سیاست وارد شود.
- اگر به فن آوری اطلاعات توجه نکنیم یک بار دیگر از غرب عقب خواهیم افتاد.
- تحقیقات در اکثر دنیا انگلیسی است باید به این دانش دست بیابیم و علوم را به انگلیسی آموزش دهیم.
- مدیران و نخبگان موفق خارجی را می آوریم تا روشهای نوین را به اندوخته های ما اضافه کنند.
- ما اجازه دادیم که شرکتهای خارجی بیایند و تکنولوژی بیاورند و کارهایی را انجام دهند که ما توان انجام آن را نداشتیم. شهروندان مالزی توسط خارجیها استخدام شدند و علم و دانش کسب کردند.
- ما نه تنها ایجاد شغل کردیم بلکه تخصص نیز بدست آوردیم.
- خارجیها سرمایه های زیادی آوردند و اشتغال ایجاد کردند و ما امروز توانسته ایم نیاز سایر کشورها را برطرف کنیم.
- برای مبارزه با فساد اطمینان حاصل کنید که روند ساده و کوتاه است.
- مردم رشوه می دهند تا فرآیند پیچیده را ساده کنند.
- اگر عدالت نباشد، مهم این نیست که در چه راهی هستید.
- و اگر عدالت هست مهم این نیست که از چه شیوه ای استفاده کرده اید.
- اگر قدرت اقتصادی داشته باشید، دولت شما قدرت دارد از کشور دفاع کند. چرا که از تجارت و کارآفرینی قدرت حاصل می شود و می تواند جهت دفاع هم به کار گرفته شود.
ماهاتیر در سخنرانی مشهور خود در سال 2005 در ایران، جملهای را بیان کرده است که شایسته نتیجه گیری این مقاله است، وی گفت: "ایران یکی از پیشگامان تمدن بوده است که مالزی در مقایسه با آن هیچ است، اما ما توانستیم (با اندیشه درست) بسیار سریع پیشرفت کنیم." آری مالزی توانست و متاسفانه ما نتوانستیم. اما نباید از یاد برد کاری که ماهاتیر انجام داد، کار بزرگی بود، اما نه آن قدر بزرگ که از پس معمولی ترین آدمها برنیاید! تنها کاری که وی انجام داد، این بود که در یک کلام به علم اقتصاد، اعتماد کرد. کاری که ما نکردیم! و هنوز هم با گذشت سالیان سال تکلیف خود را با این مساله در سطوح اجرایی روشن نکردهایم.
منبع: http://saeid1367.blogfa.com/post/127