Shoma5

شبکه مهندسان ساختمان ایران

شهروندی و آتش سوزی در مدرسه شین آباد

  • ۱۶۹۴

به قلم دکتر عباس آخوندی، 18/9/1391

سانحه آتش­سوزی در مدرسه شین­آباد پیرانشهر و سوختگی دخترکان معصوم یک کلاس درس در آن خاطر آحاد ملت ایران را آزرده کرده است. فارغ از جنبه­های احساسی و عاطفی موضوع که بسیار مهم است، این موضوع از جنبه حقوق شهروندی نیز قابل بررسی است. والدین محترم دانش­آموران حق دارند که از مسئولان سؤال کنند که چرا از فرزندان آنان مراقبت نشده و آنان گرفتار آتش شده­اند؟ ما شهروندان نیز ضمن همدردی با آنان حق داریم که از دلائل وقوع این سانحه و نحوه­ی نجات جان مصدومان آگاه شویم. جریان آزاد اطلاعات ایجاب می­کند که آحاد ملت ایران در جریان نحوه­ی برخورد با موضوع و اتخاذ تمهیدات لازم برای جلوگیری از تکرار آن در سایر نقط کشور قرار گیرند.

خبر وقوع این آتش سوزی را در بسته خبری شبانگاهی چهارشنبه 15 آذر شبکه یک صدا و سیما دیدم. یکی از مسئولان امداد و نجات می­گفت که دو نفر از دانش­آموزان سرپایی درمان شده­اند، دو تن دیگر به درمانگاه مرکزی شهر پیرانشهر اعزام و 29 تا نیز به ارومیه اعزام شده­اند. اطلاق لفظ «تا» برای شمارش آسیب­دیدگان بر من گران آمد و با خود گفتم که چه آسان از این جان­های عزیز با لفظ «تا» یاد می­شود؛ گویی که از 29 شئ صدمه دیده خبر گفته می­شود. این قلم هیچ اصراری ندارد که در بکارگیری این الفاظ تعمدی وجود داشته­است. لیکن تکرار حوادثی که در چند مدت اخیر موجب صدمات جانی دانش­آموزان گشته و عبور آسان مسئولان ذیربط و رسانه­ها به ویژه رسانه ملی که وظیفه­ی ذاتی در ریشه­یابی وقایع و اطلاع­رسانی به افکار عمومی دارد، نشان از کاهش اهمیت جان شهروندان در جامعه ایران است.

به­هرروی، شهروندان ایرانی البته حق دارند که از ایمنی محیط آموزشی فرزندان خود اطمینان حاصل پیدا کنند و از مسئولان بخواهند که از پذیرش هرگونه ریسکی نسبت به جان عزیرانشان خودداری کنند. اولیا و انجمن اولیا و مربیان حق دارند که از آموزش دیدن مسئولان و معلمان مدارس در رویارویی با سوانح طبیعی و آتش آگاه شوند. در مورد این آتش­سوزی، والدین آسیب­دیدگان حق دارند بدانند که مراحل امداد به بهترین نحو و در کوتاه­ترین زمان صورت گرفته و اگر چنین نبوده حق دارند که از مسئولان در این ارتباط سؤال کنند. اولیای دانش­اموزان باید اطمینان حاصل کنند که بهترین سعی­ها برای درمان فرزندان آنان صورت گرفته است. آنان حق دارند بدانند که با قاصران و یا خاطیان احتمالی چگونه برخورد خواهد شد. آنان باید بتوانند نسبت به خسارات وارد آمده به انان و فرزاندانشان از دولت ادعای خسارت کنند.

ما شهروندان نیز عموما ضمن آنکه این دانش­آموزان را فرزندان خود می­دانیم، حق داریم که از جزئیات این حادثه مطلع شویم. ما باید مطمئن شویم که دیگر بار چنین حادثه­ای در کشور تکرار نخواهد شد. ما باید از کارایی نهادهای نظارتی و در راس آنها مجلس در نظارت بر اداره امور کشور و احقاق حقوق شهروندان اطمینان حاصل کنیم. ما حق داریم که از رسانه­های گروهی اعم از صدا وسیما و مطبوعات بخواهیم که ما را در جریان تفصیلی این حادثه، نحوه رسیدگی به آسیب­دیدگان و نحوه رفتار و برخورد با مدیران مسئول و ذیربط قرار دهند. ما حق داریم که از دولت بخواهیم که در این باره به تمام ملت ایران پاسخ دهد چرا که اینان فرزندان تمام ملت ایران بوده­اند و امکان تکرار آن برای فرزندان ما نیز وجود دارد.

خواسته­های فوق حقوق شهروندی است و مطالبه آن­ها عجیب و زیاده­خواهی نیست. لیکن گویا ما ملت ایران یا به حقوق­مان آگاه نیستیم و اینکه امیدی به پاسخ نداریم. شنبه شب گذشت با علاقه روبروی تلویزیون نشستم تا ببینم این رسانه چه خبری تازه­ای در این ارتباط در اختیار مخاطبان خود قرارمی­دهد؟ از قضا دیدم در شبکه 1 دو خبر از آموزش و پرورش داشت و از قضا با وزیر این وزارتخانه نیز مصاحبه داشت. لیکن یکی از خبرها در باره توزیع شیر رایگان در مدارس بود و دیگری در باره مشکل عدم پذیرش مدرک تحصیلات تکمیلی معلمانی که سابقا مدرک معادل کاردانی داشته­اند. صد البته اتفاقی در مدرسه شین­آباد رخ نداده بود. دیروز نیز اخبار موضوع را در رسانه­ها پی­گرفتم. مجلس وزیر را فراخوانده بود و از او سؤال کرده بود. پاسخ هم­چنانکه پیش­بینی می­شد، ارائه یک­سری توضیحات در باره مشکل بخاری ارج، جزئیات رفتار معلم و مسئولان مدرسه و عذرخواهی از سر اکراه و بدون پذیرش مسئولیت بود. گویی وزارتخانه هیج مسئولیتی در تهیه دستورالعمل­ها و استانداردهای ایمنی مدارس و حصول اطمینان از تجهیز آن­ها و آموزش معلمان و تمام عوامل درگیر در چنین موقعیت­هایی ندارد.

عده­ای از نمایندگان درخواست استعفای وزیر را داشتند. این­گونه درخواست­ها هرچند از سرِ صدق صورت می­گیرد، و پیش از این نیز در برابر حوادث مشابه صورت گرفته، لیکن هیچ­کدام به نتیجه نرسیده­اند. از این رو، تلقی عمومی از آن­ها یک نوع برخورد اسکاتی جهت فرونشاندن عواطف و احساسات شهروندان به­ویژه آسیب­دیدگان است. به هرروی، مجلس از منظر شهروندان، در بوته­ی آزمون صیانت از حقوق ملت است؛ چرا که نمایندگان بر اساس اصل شصت و هفتم قانون اساسی سوگند یاد می­کنند که حافظ حقوق ملت باشند. امید که مجلس شورای اسلامی به این برداشت عمومی که مجلس امکان حساب­کشی از دولت را ندارد؛ پس بهتر آنکه احترام خود را حفظ کند و چندان به موضوع نپردازد و صرفا در حد رفع تکلیف به تذکر چندتن از نمایندگان به مسئولان و ثبت در پرونده نمایندگی اکتفا کند، تن در ندهد. هم­چنین، افکارعمومی از رسانه­های عمومی و مطبوعات آزاد انتظار دارد تا با تشکیل کمپین و پرونده­ی ویژه، هر چند که کمتر مرسوم بوده است، تا حصول نتیجه موضوع را پی­گیری کند و مرتبا افکار عمومی را مطلع نگاه دارد. اینک من از خود سؤال می کنم پس شهروندان از کجا باید شروع کنند؟ شاید از طرح همین­گونه سؤال­ها در رسانه­های گروهی.

منبع: دنیای اقتصاد، 22/9/1391